شمارش معکوس تاتولد2سالگی پسرخونه
تقریبایک هفته مونده به تولد شماگل پسری ماشاالله باشیطونی های شما وپیش بینی های خودم از دوماه قبل اقدام کردم به تهیه وسایل تولدت تم تولدت روآماده کردم فقط باید عکس جدیدت روبذارم وبره براچاپ وعکسهای آتلیه ات هم تافردا اگه بدقولی نکنن آماده است و خریدبادکنک و...فقط موندم برای شام تولدت بین دوراهی که چی درست کنم هنوز تصمیم نگرفتم راستی امسال خودم به تنهایی بردمت آتلیه چون بابایی هم درس داشت وهم سرکار خیلی مشغله داشت مزاحمش نشدم وخودمون دوتایی رفتیم خداروشکراصلااذیت نکردی مثل پارسال فقط دوست نداشتی بیایم بیرون دوست داشتی بادکورای آتلیه سرگرم باشی کلا17دقیقه برای 2تا عکسات طول کشید البته باتایم انتخاب عکسا راضی بودم تاببینم چی میشه بعدچاپ
اینم بازی موردعلاقه این چندروزه یادبچکیات افتادی عزیزم
یک بار یکی ازماشینات خراب شد بابایی رفت باپیچ گوشیتی بازش کرد بماند که دیگه کلا غیرقابل استفاده شد اما نتیجه ای که دربرداشت این بود که وقتی من بهت گفتم این ماشینت خراب شده شما رفتی واینجادراین حالت پیدات کردم
کلا خیلی مهربونی برای مثال می خوای بخوابی اول بگم که کنارم می خوابی زیادعلاقه ای نداری که روپام تکونت بدم مگرچی بشه هنگام خواب که کنارتم اینقدر نازم می کنی تاخوابت میبره یا توکارا درحدخودت کمک می کنی مثلا ظرفاروجمع می کنی آشغال روی فرش افتاده باشه توسطل می ندازی لباسای خشک شده روازبندکه برمیدارم بهت میدم رومیبری توکشوت میزاری عشق این هستی که شیشه پاک کن روخالی کنی روی میز تلویزیون وآینه اینها نمونه کارایی بود که درصورت خوشحالی ودنیا بروفق مراده انجام میدی اماخدانکنه که ناراحت باشی هیچ کاری انجام نمیدی تازه بعضی اوقات برعکسشوانجام میدی
جمعه 7آبان نهاررفتیم بیرون هواخوب بود وشماهم حسابی بازی کردی :
اینم یه پسروطبیعتی پایییزی تواین شب تولدحدیث هم بود البته مهرماهیه اماباتاخیر امروز گرفتن وشماهم اونجا خیلی پسرخوبی بودی خیلی باحدیث بازی کردی بهت خوش گذشت دستشون دردنکنه