بوی ماه مهر,ماه مهربان
امسال باتوافق بابایی تصمیم گرفتیم بزاریمت مهد البته روز درمیان چون هم وابستگیت به ما کمتر بشه توجمع هم سنات باشی وهم کمی تخلیه انرژی بشی والبته همم من یکم به تفریحاتم برسم تقریبا ازمرداددنبال مهدی بودم که بیشتر بازی داشته باشه وگروه سنی شما کم باشه که خداروشکر پیداکردم واز همه مهمتر نزدیک به خونمونه و کلا مهد نیست موسسه آموزشی که 5شعبه در حال حاضر در مشهد داره وبابازی آموزشهای جالبی به بچه ها میدن
روز اول مهر تقریبا یک ماه باهم میرفتیم وساعت 12.30باهم برمی گشتیم جدانمی شدی
10مهرجشن ورودشون که از ساعت 4تا6بود
حتی در جشن هم صندلیتو جلوی من گذاشتی ونرفتی جای بچه ها
10مهر تولد بابایی
محرم 95 هرروز صبح مراسم داشتین تومهدوهرروز مادر یکی از بچه ها تقبل کرده بود پذیرایی رو
اینم بازی ماروپله که شما اسم خوراکی های مقوی که توش بود روکامل بلد بودی
در حال نقاشی کردن جوجه تیغی
17 مهر روز جهانی کودک مبارک
ورزش وصف صبحگاهی
از زمانی که به مهد رفتی علاقه به نشستن ونقاشی کردن وبازی فکری درشما ایجاد شده خداروشکر
همچنین درست کردن برج وماشین و......
شهربازی سرپوشیده وقطاری که شما عاشقشی
اولین اردوی مهر شما رفتن به حرم وکبوترانش که خیلی عالی بود البته شما نیم ساعت اول نمی رفتی داخل وکنارمن بودی کم کم خودت رفتی داخل تا آخرش حسابیم بهت خوش گذشته بود هدیه یه بسته مدادرنگی هم داده بودن به شما گل پسری
شبش هم تولد دخترعموحدیث بود
هفته آخر مهر جشنواره غذا داشتین که من صبحش فهمیدم وعدس پلو درست کردم وخیلی عالی بود وتولد یکی از دوستانتونم بود