کنجکاوی های سبحان در9ماهگی
ای پسر کنجکاوم،شماتقریبابه هیچی رحم نمی کنی اززمانی که چهاردست وپامی کنی ومن اینجوریم ازدستت
بعضی اوقات تاازداخل آشپزخونه میام میبینم نیستی وصدات میزنم ازلای مبلها میایی بیرون عزیزم
ازاین ماه هم دست به همه جا میگیری ووایمیستی ماشاالله پسرم دیگه روپایه خودش وایمیسته
مرحله اول؛
مرحله دوم؛
مرحله سوم،دوحالت دارداگه سیم های پشت دستگاه روببینی اینجوری میشی؛
یاحالت دوم بلندمیشی
آخرهم که خسته میشی یاخودتو به جایی میزنی باگریه یاشیر می خوابی این طوری؛قربونت بشم که شکل خوابت هم مردونه است
پسرم روماشینش خیلی حساسه
بااینکه عشق آبی اولین باری که استخرتو آب کردیم گریه کردی ونرفتی؛تصمیم گرفتیم تومحیط خانه باهاش آشناشی بعد؛که ازشانست هواهم داردبس ناجوانمردانه سردمیشود
قربون پسرقهرمانم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی