سبحان 17ماهه درفرهنگ سرای کودک وآینده
شنبه 22فروردین ماه اطرف کاربابایی دعوت شدیم به فرهنگ سرای کودک وآینده جای خیلی عالی وشادی برای نی نی هابودهمراه باآموزش ؛باباومامان جون توسالن بودن برای مراسم واما من وگل پسری درحال بازی به شما خیلی خوش گذشت ومنم کهشده بودم امادرکل شب خوبی بودوخیلی خوش گذشت.
این جا محوطه بیرونی فرهنگ سرابود:
اولین سالن استخرتوپ داشت ومیزوصندلی برای بازی فکری مناسب هرسنی مثلا برای شمااومدهمون حلقه های هوش اردکی خودتواماطرح مکعبش روداداماشماچون یادداشتی یکبارچیدی ودیگه بازی نکردی وداخل سالن که به زیبایی طراحی شده بودمی گشتی وخیلی دوست داشتی داخل استخرتوپ باشی اما چون ازهمه کوچولوتر بودی من میترسیدم اذیت بشی براهمون زیادنذاشتمت اون داخل
استیکرهای زیبا روی دیوارکه شمامی خواستی ازجادریاریشون من برای اینکه ازت عکس بگیرم میگفتم بروبوسشون کن شمامی رفتی ومنم شکارلحظه هامی کردم
سالن بعدی آتش نشانی بود که به شماهاکلاه دادن فیلم گذاشتن ونمایش اجراکردن یه ماشین آتش نشانی هم داشت که رفتیم داخلش وازشما فیلم گرفتم قربونت برم
ماشاالله چقدر آقایی پسرررررررررررررررررررررررررررررررررررررررم
سالن سوم سالن خوراکی هابود که ورودی اون مثل شکم یه آدم بود باکلی ماکت خوراکی ها یی که مفیدن ومضر
اینم یه پسرمتعجب ازچاق بودن این آقا
البته یه سالن هندسه بودکه نرفتیم چون وقت نبود واین سالن هم ادامه داشت اما من دیگه اینجوریشده بودم ووقت هم تمام شده بود تا همینجاساعت شد10ورفتیم براشام این یکی ازروزهای شادشمابودگل پسریم