دوماهگی؛اردیبهشت98
عشق مامان دوماهگیت مبارک
عزیز دلم تو این ماه هوشیارتر از ماه پیش بودی، تایم بیداریت یکم بیشتر بود ، خندیدن رو یاد گرفتی وقت و بی وقت واسه خودت میخندی منو میشناسی ، و با اون چشای خوشگلت هرجا میرم منو دنبال میکنی
اینم از خنده های خوشگلت که وقتی میخندی جیگرتر میشی
وقتی آخرشب میشه و همه میخوان بخوابن شما تازه بیدار میشی و کیفت حسابی کوکه
من به فدای تـــــــپلی هات
خیلی دختر آروم و دوستداشتنی هستی ، شکمت سیر باشه جات تمیز باشه صدات درنمیاد با خودت بازی میکنی و دست و پاتو تکون میدی
و امـــــا عکسهای گریه گل دختر که همیشه هم آروم نیس
داداشی مهربون با وروجکم
واما موقع آشپزی من بادختر خونه مون(جایگاهش روی میز)
اردیبهشت ودشت لاله ها
تیپ مهمونی دختری توماه رمضان98
سبک خوابیدن فسقل خانوم برگرفته ازبابایی
جشن پایان تحصیلی سبحانم درپیش دبستانی 1باغ آیه ها
15 رمضان مصادف باولادت امام حسن (ع) گوشات توسط آقاجون سوراخ شد اولش علامت گذاری شدوبعدبی حس بعدشم بادستگاه سوراخ کردیم اولین گوشت زده شد گریه کردی اما دومی هم دست به گوشت میزدن گریه می کردی خوبیش این بود هنوزنمی تونستی سرت روتکون بدی باهزار دلشوره خلاصه به سلامتی این مرحله هم گذشت به سلامتی وخوبی البته بابا می گفت نمی خواد باشه 6ساله بشه امامن می گفتم دخمل وگوشوارش
.
دخملم باگوشواره هاش