سبحان جونسبحان جون، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره
فاطمه جونفاطمه جون، تا این لحظه: 5 سال و 2 ماه و 6 روز سن داره

سبحان وفاطمه؛گلهای باغ زندگیمون

یک سال وچهارماه(تیر99)

1399/4/28 15:16
نویسنده : مامان زهرا
172 بازدید
اشتراک گذاری

وضعیت این روزها اصلا خوب نیست وکل کشور درگیرکروناهستن مشهد هم وضعیت قرمزه وماهمچنان درخانه وفقط بعضی روزها آخر هفته ها بابامرخصی می گیره وصبحانه میریم بیرون ومکانهای خلوت وتاقبل از شلوغ شدن ساعت 9صبح برمی گردیم خونهناراحت

وقتی بعدآب بازی ازحمام میایی همینقدررررررررموفرفریقلب

این ماه روزدختربودوبرای دومین سال شکربابت داشتن گل دخترمون وگل پسرمون,قلبیه جشن 4نفری با سابله کیک Fکه برای اولین بارخودم درست کردم وتزیین با هرآنچه درخانه بودمژه

عشق خواهربرادری وقتی میگم فاطمه با داداش عکس بگیرم ژستش اینهقلب

کمک در خانه یکی درجاروکشیدن یکی درپهن وجمع کردن سفرهبغل

یه روز جای دلاوربودم وخانوم واردشدو کشولاکام روبیرون کشیدولاک قرمزروانتخاب وتا براش نزدم دست بردارنبودوهمینظورنگاه ناخناش میکردوخوشحالبغل

دوتاازعلایق این خانوم خوشگل که به باباش رفته به شدت 1)عاشق عینک دودی2)عاشق کفش مژه

صبحانه تیرماه درباغ وکیل آبادلبخند

دایی محمددیگه می خواستن اسباب کشی کنن مشهد رفتیم یه سرگلبهاروبعدظهرم باغ برای آلبالو که متاسفانه حین  تاب بازی پای بهار آسیب دیدوکلی بهارجون گریه کردوتاندوناش آسیب دیده بودویه هفته ای آتل بستننگران

اولین تجربه رولت که عالی بود از قنادیا بهتررررررررررررررررشده بود(ازپیامدهای کرونا)dancing

این خانم عاشق کفشه واگرپاش نشه یا دربیاد دیگه داستان داریم مامتفکر

ووااااااااااااااااااااااااااای که چقدردنیای دختراباپسرامتفاوته بااین دامن چقدررررردلبری می کرد خداااااااقلب

ازسری بازی های سبحان وفاطمه چشمک

یه روز بابا از سرکاریه کبوتر که بالش شکسته بود اوارد تا خوب شه بتونه پروازکنه آزادش کنیم ودوهفته ای مهمون ما بودوشما دوتا وقت وبی وقت توتراس بودین واین آخرا دیگه خیلی اذیتش می کردین سبحان دستما ل به دست داخل قفس وفاطمه انگشتشومی کرد داخل قفس وکبوترم این آخریا نوک میزد حتی زمانی که می خواستیم غذاوآب بدیم بهشمشغول تلفن دیگه از بس خودش روبه قفس میزد داشت پراش می ریخت که بابابرد آزادش کردبای بای

ازنردبان وصندلی و...بدون واهمه میره بالااوه

به شدت بدگرماناراحت

اولین تجربه نان خامه ای عاااااااااااااااالی بودمژه

باغ وکیل آبادمژه

بعضی اوقات مثل الان خوب باهم بازی می کنیددلقکاما بعضی روزا فقط رواعصابین وهمش دعواshame on you

اینم یه مدل بازی سبحان با فاطمه که پوشیدن کلاه و.....بغل

تواین ماه دیگه کامل معنی همه حرفامونومی فهمی میگیم بشین آب بدم میشینی ,سفره روپهن کن انجام میدی واعضای بدنت رومی شناسی واعضای خانواده روبادست نشون میدی با سبحان خیلی دوست داری بازی کنی ووقتی بهت غذامیده خیلی استقبال میکنی بیرون می خوایم بریم دم دری به شدت عاشق بیرون رفتن که متاسفانه بااین کرونا واینکه ماسک برای زیردوسال خوب نیست ترجیحا همش خونه ایم وگاهی یاباغ میریم یا گاهی خونه مامانجون یا مامان طیبه وکلماتی مثل آب ,دده(بده),ماماوبابا وشی شی(شیر)روواضح میگی وبقی رم با اشاره وزبون خودت به ما می فهمونیبغلقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)