آخرین ماه تابستان 1399
شهریور99:آخرین ماه تابستان1399وایشالا سال جدیدواردیه قرن تازه می شیم وایشالا همه مریضیا به خصوص این کرونا ریشه کن بشه که کل جهان رو درگیر کرده وزندگی هارومختل
تواین ایام قرنطینه که تقریبا همه محیط های بازی وسرگرمی بسته است ما یک هفته درمیون پنجشنبه ها باغ وکیل آبادصبحونه میام تا قبل شلوغی هم برمی گردیم خونه
عاشق کفش
سنگ انداختن در آب از سرگرمی های این دوران
امسال محرم هرخونه یک حسینیه بود ومراسمی برگزار نمی شد در منازل فقط دهه اول در مدارس اونم در حیاطشون برگزار می کردند که ما یک شب درمیون منویه شب بابا می رفتیم بدون بچه
خمیر بازی خانگی درست کردم دوتاشون بدجورمشغول میشن
هنر سبحانم باکاترهای شیرینی من
6شهریور دخملی 18ماهه شد وواکسن داشت که چون روز واکسن بهداشت نبود 9شهریور زدیم صبح اول وقت رفتم زدم تا ساعت 12خوب بودوچون استامینیفون دادم خوابیدی اما ازخواب بیدارشدی یکم تب کردی وکلا بی قرار بودی واون روز ازجات نمی شد بلند شم اصلا پاتوتکون نمی دادی وحتی بغلت می کردیم گریه می کردی دیگه تنها ترفند سواراین کامیون ساکت بودی وفقط هم من باید راهت می بردم شب هم برقارو خاموش می کردیم وسایه بازی که خیلی دوست داری الحمدالله فرداش بهتر شدی واز بعدظهرش کم کم راه رفتی ودوروز بعدش کلا عادی شدی
ازنمونه کارهایی که ازسبحان یاد گرفتی دوطرف روبگیری وآویزون شی
عااااااااااااااااشق میوه
اینجا کمی آب روی سرامیک ریخته داری منو متوجهشون می کنی
موقع نماز خوندن باید یه چیزی سرت کنم کنارم وایمیستی وفقط سجده میری عزیزدلم
عاشق میزسبحان وهمیشه سرصندلیش دعواهست بینتون
ازنمونه های دست ورزی برای تقویت ماهیچه های دست که سبحان انجام داده
اینم الگو سازی
جداسازی حبوبات که به دست ورزی تمرکز کمک میکنه
تو گروه اسم وکار سبحان رو به عنوان خوش خط وتمیزی می زنه خانمشون
یکم سخت میشینی پای نوشتن اما وقتی می شینی خداروشکر بادقت انجام می دی
دخترآماده خواندن نماز
ازسری فعالیت کلاسشون
عاشق کارتون البته اینجوری دوست داره نگاه کنه
یه بعدظهر شهریوری وعصرانه درباغ وفاطمه عاشق ماسه
سبدوخالی میکنه ویامیره روش یا داخلش یا میشینه
آموزش ردیف وستون وجدول دوستی وشگفت انگیز
هردست ورزی ونوشتن تمیزودرست ازاین گلدون یه شکلات ویک کارت امتیازدریافت میکنن