تولد 3سالگی گل پسرم باتم هواپیما
امسال یکی از سخت ترین تولدهای شما بود 20آبان تولدت بود اما اصلا همکاری نکردی چشمت به کادوها که افتاد دیگه تولد رو بی خیال شدی همش حواست به این بود که اسبابا بازیات دست رقبا نیافته خانم دایی علی رو میگفتی کنارت باشن حتی حق نداشتن بچه های دایی محمدروبغل کنن کادوهاتم که فقط باید باایشون بازمی کردی خلاصه خانم دایی علی خیلی اذیت شدن شب تولدت خیلی به همه خوش گذشت جز خودت که درگیر جمع کردن وسایلت بودی
کارت دعوت پسر عزیزم
تنها عکسی که خوشحالی بابت فشفشه ها
نمای پذیرایی روز جشن تولدگل پسری
عکسهایی که قبل از ورودمهموناگرفته شد
اینم هدیه های گل پسری
از طرف من وبابایی
ازطرف مامان جون وباباجون
از طف مامان طیبه وعمو علی
از طرف خاله جونا ودایی جونا
اینم شامی که همش خونگی بودبه همراه ذرت مکزیکی
باتشکر ازهمه که یه شب به یادموندنی رورقم زدند
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی