25ماهگی پرازاتفاق خوب
آبان دومین ماه پاییز از اول زندگی مشترک من وبابایی الحمدالله ماه پربرکتی بود مراسم عروسی من وبابا در88/8/28بود سبحان جونم هم خداتواین ماه داد به ما وامسال هم بعد تولد شما گل پسری 25 این ماه دختر دایی محمد ساراجون به جمع ما پیوست که شما خیلی دوستش داری و هروقت میریم خونه دایی باید یکم رو پات بذاریش اصلا اذیتش نمی کنی فقط بوس می کنیش وروپات میزاریش البته دور ازچشم بهارجون اگه بهار ببینه این وسط ساراجون یک آسیبی میبینه اینم بازی بابهار که ازسارا یادت بره اگرنه کلیدمی کنی که بدینش روپاهام اتفاق دوم خیلی خوب اینکه یکی دیگه هم به جمعمون اضافه شد اونم خانم دایی علی تقریبا با okدادن دایی علی برا ازدواج وخواستگاری و.... ی...
نویسنده :
مامان زهرا
8:42